تحولات منطقه

جنبش دانشجویی از تولدش در اوایل دهه ۲۰ تاکنون راه پر فراز و نشیبی را از سرگذرانده است. حرکتی که با ختم شدن به انقلاب اسلامی، دیگر با یک سیستم استبدادی روبه‌رو نبود و باید مرزهای گفتمانی خود را مجدد بازتعریف می‌کرد.

«اردوهای جهادی» الگوی موفق جنبش دانشجویی است
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

 نقوی، فاطمی‌نژاد/

جنبش دانشجویی از تولدش در اوایل دهه ۲۰ تاکنون راه پر فراز و نشیبی را از سرگذرانده است. حرکتی که با ختم شدن به انقلاب اسلامی، دیگر با یک سیستم استبدادی روبه‌رو نبود و باید مرزهای گفتمانی خود را مجدد بازتعریف می‌کرد. به بهانه روز دانشجو به سراغ دکتر محمدصادق کوشکی رفتیم. آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی ما با این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در مورد نسبت این جنبش با مطالبات مورد انتظار امروز جامعه است.

جناب کوشکی! جایگاه جنبش دانشجویی نسبت به سه مؤلفه آزاداندیشی، علم و عدالتخواهی که رهبر معظم انقلاب برای آن ترسیم کرده‌اند، کجاست؟

ما در دانشگاه، پیش از داشتن جنبش دانشجویی با تشکل‌های دانشجویی روبه‌رو هستیم که آن‌ها جنس دغدغه‌هایشان به جز چند استثنا خیلی سطح بالایی ندارد. این دغدغه‌ها خیلی اوقات از اتفاقات روزمره و فضای مجازی نشأت می‌گیرد، یعنی به جای اینکه جنبش دانشجویی به جامعه خط بدهد به واکنش نسبت به اتفاقات فضای مجازی مشغول است. به همین دلیل شاید نتوانیم مصادیق عالی و درخور شأنی برای حرکت‌هایی که دانشجویان پی‌جوی آن هستند در دانشگاه‌ها پیدا کنیم. خوشبختانه وقتی همین دانشجویان را خارج از محیط دانشگاه و بیرون از این فضا می‌بینیم، نمونه‌های شریف و ارزشمندی از فعالیت‌های دانشجویی که دارای خلاقیت و ابتکار است را مشاهده می‌کنیم. نمونه ساده آن را می‌توان حرکت‌های مرحوم علی مرادی دانست که از یک نقطه از بلوچستان با اندک کمک‌های دانشجویی، نهضت ساخت و بازسازی مدارس را راه انداخت که اگر بگوییم از کارهای دولت در آن منطقه تأثیرگذارتر بود، اغراق نیست. نمونه‌های مشابه آن تحت عنوان اردوهای جهادی توسط دانشجویان که خدمات عمرانی، فرهنگی و پزشکی را در محروم‌ترین نقاط ارائه می‌دهند می‌توان مشاهده کرد که هم با خلوص نیت است و هم روحیه کار جمعی و همدلی در آن دیده می‌شود. ضمن اینکه این اردوها بستری برای ارائه خلاقیت دانشجویان نیز شده و مصادیق تمام ارزش‌های والایی که در دانشجو انتظار داریم در این اردوها به عینه می‌توان یافت.

آیا این سه شاخصه نسبت به وظایف دیگر در اولویت هستند؟ مثلاً نمی‌توان گفت که امروزه برای دانشجو جنبش نرم‌افزاری در اولویت است؟

جنبش نرم‌افزاری منافاتی با کارهایی از جنس عدالتخواهی یا عمرانی و امثالهم ندارد. جنبش نرم‌افزاری یعنی جنبش تولید علم؛ اینکه شما بتوانید مسئله حل کنید. وقتی دانشجویان برای کمک به مناطق محروم می‌روند، خیلی از اوقات با مسئله‌هایی روبه‌رو می‌شوند که باید برای این مسئله‌ها پاسخ مناسبی پیدا شود و این خود از مصادیق حل مسئله و تولید علم است. برای مثال دانشجو در اردوهای جهادی وقتی می‌بیند فلان روستای محروم از نعمت برق سراسری بی‌بهره است، سعی می‌کند با خلاقیت و به‌کارگیری انرژی‌های نو، این مشکل را حل کند. خروجی جنبش نرم‌افزاری تولید علم است و چه بهتر که دانشجو در حرکت جهادی برای حل مشکلات کسانی که آن‌ها را ولی‌نعمت انقلاب می‌دانیم، کار علمی و خلاقانه بکند.

مدل آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری دانشجویان در عین نگاه به واقعیت‌ها چگونه باید باشد؟

آرمان‌خواهی واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که شما در درجه اول، آرمان را بشناسید و آن‌ها را اشتباه نگیرید. اکنون یکی از مشکلات ما در دانشگاه‌ها این است که شناخت درست و عالمانه‌ای نسبت به آرمان‌ها وجود ندارد و نگاه‌ها بیشتر احساسی و متأثر از فضای مجازی است. آرمانی که از فضای مجازی نشأت بگیرد، بعید است تأثیرگذار باشد. مناسب شأن دانشجو نیست که مثلاً نسبت به یک کلیپ که عامدانه تقطیع شده و در فضای مجازی پخش شده بخواهد حرکتی را شروع کند.

شناخت آرمان‌ها چگونه محقق می‌شود؟

شناخت آرمان‌ها از طریق انس با متون دینی و انقلابی و متن تاریخ انقلاب اسلامی از دوران پیش از انقلاب تا به امروز ممکن است. شأن دانشجو ایجاب می‌کند که خود برای شناخت آرمان‌ها تلاش کند و منتظر نباشد که یک سخنران بیاید و آرمان‌ها را بر او دیکته کند. آرمان‌خواهی که متأثر از یک سخنرانی یا یک پیام در فضای مجازی بخواهد شکل بگیرد با نمونه متناقض خود، از بین خواهد رفت. هر راهی غیر از تلاش خود دانشجو برای اخذ آرمان‌ها، نشانه‌ای جز تنبلی دانشجو یا تشکل دانشجویی نیست. متأسفانه امروزه کتاب خواندن و مطالعه تاریخ یا متون دینی میان دانشجویان ما منسوخ شده است و تعداد اندکی از دانشجویان متعهد حتی در فضای دانشگاه‌ها با اندیشه حضرت امام(ره) آشنا هستند.

چرا ما در بازنمایی حقیقت آمریکا بین دانشجویان موفق نبودیم؟

این‌ها ناشی از فقر اطلاعات است. نه آن‌ها که استکبارستیزند دلیل مخالفتشان با آمریکا را می‌شناسند و نه آن‌ها که آمریکادوست هستند، تصویر درستی از آمریکا دارند. این موارد با تحقیق و پژوهش برطرف می‌شود. تنها کافی است تا دانشجویان به منابع مختلفی که در سطح جهان و حتی متفکران آمریکایی در این زمینه نوشته‌اند، رجوع کنند تا با حقیقت درونی آمریکا آشنا شوند. وقتی دانشجو اهل تحقیق و پژوهش نباشد می‌شود روز دانشجو را در قالب روز دوست داشتن آمریکا نیز جا زد. الان ذهن بسیاری از دانشجویان اسیر فضای مجازی است و خود نیز تلاشی برای دانستن و مطالعه نمی‌کنند.

اگر ممکن است کتابی به مناسبت این روز که یک روز ضدآمریکایی است معرفی کنید.

شاید مطالعه کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» در این روزها خالی از لطف نباشد. یکی از نکات منحصربه‌فرد این کتاب استفاده از منابع مرتبط با آمریکاست که در خارج از جمهوری اسلامی تولید شده‌اند. علاوه بر این، خط سیر چیده شده برای روایت مرحله به مرحله تاریخ آمریکا، یک خط دقیق و مینیاتوری است که بدون اغراق می‌توان آن را دربرگیرنده تمامی اتفاقات مهم تاریخ پرفراز و نشیب آمریکا دانست.

جای خالی «خلاقیت» در جنبش دانشجویی

جنبش دانشجویی اگر می‌خواهد تأثیرگذار باشد باید وقتی حرکتی انجام می‌دهد و به نتیجه نمی‌رسد، برگردد و به دید انتقادی به بازخوانی آن بپردازد. یکی از دلایلی که بسیاری از حرکات جنبش‌های دانشجویی به جز یک بازخورد رسانه‌ای، تأثیرگذار نیستند و به آن به عنوان یک مطالبه جدی نگاه نشده، این است که در آن ابتکار و خلاقیت وجود ندارد. اگر حرکتی درست باشد اما فاقد خلاقیت باشد، دیده نخواهد شد. امروزه از دانشجو توقع می‌رود که حرکت او خلاقانه و هنرمندانه باشد. اگر دانشجو بخواهد همان طور که اجداد ما برای حل مشکلاتشان به مسئولان و زمامداران، نامه‌نگاری می‌کردند، به مسئولان نامه بنویسد، چون نوآوری ندارد، دیده نمی‌شود و منجر به حل مسئله نخواهد شد. راه‌اندازی یک حرکت هرچند نیت و محتوای خوبی پشت آن باشد درصورتی که درست و خلاقانه بیان نشود، نمی‌تواند تأثیرگذار باشد. گاهی یک کلیپ طنز، یک موسیقی و یا حتی یک حرکت جمعی در محیط دانشگاه- نه در قالب راهپیمایی و تحصن که هزاران بار اتفاق افتاده است- مثلاً همخوانی یک سرود یا دکلمه می‌تواند هم توجه رسانه‌ای را جلب کند و هم بر فضای افکار عمومی تأثیرگذار باشد. ما نمونه‌های موفق در این زمینه نیز داریم که حلقه زدن و دست به دست هم دادن دانشجویان اطراف تأسیسات هسته‌ای در اوج دوران مذاکرات، مصداق بارز و نمونه خلاقانه آن بود که بارها نیز دیده شد. ضمن اینکه اگر یک حرکت دانشجویی خلاقانه باشد، سیاسیون نیز توان سانسور آن را ندارند. نمی‌توان جلو پیامی را که با خلاقیت و ابتکار مطرح می‌شود، گرفت. موضوعاتی مثل استکبارستیزی یا موضوعات انضمامی روز اگر امروزه برای دانشجو جذابیت ندارد به این خاطر است که شیوه بیان و مواجهه با این مسئله تکراری شده و با خلاقیت و نگاه تازه‌ای مطرح نشده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.